نقد فیلم (اخلاقتو خوب کن)
آنچه از نکات ارزنده و دلسوزانه رهبر معظم انقلاب در باره ی جنگ نرم دشمنان علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مطرح میشود تکلیف ما را در رابطه بادشمنان معین می سازد اما درد و دریغ از زمانی که دوستان لباس دشمن به تن کنند واز روی غرض ویا بدون غرض واز روی غفلت رفتاری داشته باشند که همسنگ عمل دشمنان است .
مدتی است که در سینما وصدا وسیمای ماکارشناسان مذهبی از نوع نویسندگان فیلمنامه ها وکارگردانان!!! آماده ی ارا ئه ی راهنمایی و ارشاد مردم از طریق پرده ی سینما وصفحه ی تلویزیون مشاهده می شوند؛افرادی که با برداشتی خاص ازدین ومقوله های دینی آن هم از نوع روشنفکرانه در حال افاضه هستند وعجیب تر این که جایی مانند صدا وسیمای جمهوری اسلامی از این رفتارهای موذیانه وتخریب گر که اموری مانند اعتقاد به معاد وروحانیت را نشانه رفته اند ،غفلت دارد.
با کمی دقت وتأمل در فیلم سینمایی (اخلاقتو خوب کن) می شود فهمید که نویسنده و سایر همکاران او در ساخت فیلم(شاید بتوانیم بازیگران رااستثنا کنیم)ساختاری برای فیلم ایجا د کرده اند که شرحش رادر ذیل می خوانید.
الف)انحراف دراعتقاد صحیح نسبنت به عوالم مجرد ا ز ماده مانند فرشتگان وروح
در تمام فیلم فرد مؤثر وبوجود آورنده تمام پیامهای فیلم برای القا به بیننده موجودی غیر مادی است (روح) که با موبایل با عالم بالا تماس دارد ودر قالب یک انسان به زمین پا گذاشته وحتی معلم کسانی مانند روحانی فیلم شده به نوعی که فردروحانی در این فیلم مانند بچه دبستانی به دنبال این شخص است تابرای راحت مردن وخروج ازاین دنیا از وی رهنمون بگیرد.
از نکات قابل توجه در این قسمت مادی جلوه دادن امور مجرد از ماده و لباس زمینی پوشاندن به آنها در زمینه ی رفتارها،حرکت ها و کلام با قالب طنز گویی ولودگی است.
در سال های اخیر نمونه های دیگری از این دست ابتکارهای غیر صحیح و غیر لازم را در برنامه های تلویزیونی و در قالب القای مفاهیم دینی شاهد بوده ایم ،مانند از جنس زن یا مرد قرار دادن شیطان و بردن آن در زندگی خانوادگی افراد با ایمان تا جایی که چه بسا برخی از زنان و مردان در انسان بودن طرف مقابله خود به شک و شبهه افتند و این امر ناشی از تصویر ناصحیح از شیطان و نقش وی در رابطه با تسلط بر انسان است.
ب)طعنه به روحانیت و موقعیت اجتماعی آنان
در این فیلم نویسنده و کارگردان روحانی ای را نشان می دهند که از نظر این افراد در رفتارهای اخلاقی و خانوادگی خود مشکلاتی دارد و هرچند در ظاهرنویسنده درباره ی فردی از افراد روحانیت مطلب می نویسد ولی نیم نگاهی هم از درون و پنهان که البته خیلی هم مخفی و در ضمیرنمانده به نظام روحانیت فعلی جامعه دارد.شما در این فیلم با روحانی ای مواجه هستید که بالای منبر از فلان کاسب محل نام برده و غیبت می نماید،کسی که کارش گران فروشی بوده و حال از این عمل توبه کرده ولی روحانی فیلم با غفلت تمام اسم وی را در بین مردم مطرح می کند و به جای آن که به خود شخص تذکر دهد و وظیفه ی امر به معروف و نهی از
منکر را انجام دهد،آبروی وی را در بین مردم می برد.
در جای دیگر تذکراین معلم عالم غیب نسبت به قطع رحم این روحانی با برادرش است که از نظر فرهنگی با او سازگاری ندارد و از نوع کراواتی هاست؛معلم غیبی در مقام تذکر و توصیه به او می فهماند که اگر این مشکلات و ناهنجاری ها را از خود دور نکند و صله ی رحم نسبت به برادر کراواتی خود انجام ندهد،قابلیت برای مرگی آسان را نخواهد داشت.
مطلب مورد توجه فیلم در این جا نشان دادن عدم وجود شناخت صحیح وظایف از سوی بعضی از روحانیت در بعد دعوت اجتماعی از طریق مسامحه و مماشات و مراعات حال مردم است و این که روحانی فیلم نمی داند که چگونه وظایفی را که به عنوان مبلغ مذهبی و مروج دین به عهده ی او گذاشته شده است رعایت نموده و به آن ها عمل نماید.
مطلب این است که چرا برای نشان دادن این ضعف ها که در وهله ی اول رعایت آن ها بر عهده ی همگان است از روحانی انتظار رفته و دیگر این که چه لزومی دارد که مصادیق ضعف صورت گرفته از یک روحانی در یک فیلم به نمایش در آید و این همه تلاش و زحمت کسانی که در این کسوت بین مردم حضور و نقش سازنده دارند،نادیده گرفته شود.آیا غیر از این است که این قبیل افراد از راه فیلم سازی حقد و حسد و کج نگری و کج بینی خود را نسبت به یک قشر به نمایش گذاشته و از این طریق زمینه را برای بد بینی در اقشار جامعه و خانواده ها و بخصوص جوانان نسبت به جامعه ی روحانیت مساعد می نمایند.
اصولاً چرا باید یک نویسنده و کارگردان به خود اجازه دهد تا با لباسی که نمادی قوی در معنویت و اعتقادات دینی و اسلامی است،بازی کند و هر چه از ذهن ظاهربینش می گذرد به نمایش گذارد و ژست دلسوزانه بگیرند و از معنویت و راهکارهای اخلاقی دم بزنند و به قول خودشان حس معنویت گرایی آنان گل کند و دیگ غیرت دین ورزی آنان بجوش آید.مگر نه این است که در انتقاد باید شخص منتقد هم راه انتقاد را بلد باشد و هم بداند در امری که به انتقاد نشسته نباید آبروی فرد یاصنفی را بریزد؟هر چند ما حساب این گونه نویسندگان و کارگردانان را از منتقدان واقعی و دلسوز جدا می دانیم و اینان را ریگ به کفش می شناسیم.
ج)اعتبار دادن به افراد ناصالح و برتری دادن آنان بر متولیان معنویت و اخلاق
شما در این فیلم با کمال تعجب در مقابل فرد روحانی با دختری خیابانی و جیب بر مواجه می شوید که با بزک کردن و نشستن در ماشین افراد عیاش و خوش گذران قصد تیغ زدن آن ها را دارد و دقیقاً همین انسان، مانند فرشته نجات بر سر پیرزن بیمار و بی کس و کار فیلم حاضر می شود و مسئولیت بهبودی و سلامت او را برعهده می گیرد.گویی نویسنده و کارگردان فیلم می خواهند آموزش دهند که اگر هم انسان ناپاکی بودی و خیلی از امراض روحی و اخلاقی هم در تو موجود بود و حتی اگر اهل کرنش و عبادت برای خدا هم نبودی اما قلب پاکی داشتی،همین مقدار برای نجات و قرب به درگاه الهی کافی است یعنی ترویج مفهوم غلط و بی محتوای این جمله که(می بخور،منبر بسوزان،مردم آزاری نکن)
انگار این افراد فراموش کرده اند که برای قرب به خدا در اخلاقیات حسن فعلی و فاعلی هر دو نیاز است؛کار مثبتی مانند مداوا و پرستاری از بیمار از راه خلاف اخلاق و حرام در نزد خدا به جایی ندارد و همان معنای آب در هاون کوبیدن است.
در پایان تذکر این نکته به صورت کلی لازم می نماید که در پس پرده ی این افکار و رفتارها چیزی شبیه به آنچه روحانیت مسیحی دچار گردید،خود نمایی می کند.در دوران رنسانس علمی در اروپا بی رنگ کردن متون دینی و کنار زدن متولیان دین و روحانیت کلیسا کار را به جایی رساند که امروز چیزی جز اسم روحانیت مسیحی باقی نمانده و از بزرگان دینی آنان جز انجام مراسم خشک مذهبی در کلیسا بر نمی آید.کنار گذاشتن و تضعیف قوای معناگرا و در مقابل تفسیر مادی و ظاهر بینانه از مقولات دینی عملی است که عده ای در کشور ما به دنبالش هستند،هر چند در مقابل فهم عمیق و ایمان محکم قلبی مردم و جوانان ما جرأت اظهار نیت های شوم درونی خود را پیدا نمی کنند ولی این گروه با مخدوش کردن چهره ی حقایق دینی وافراد مرتبط با این حقایق در صدد لطمه زدن به بنیان فکری و معنوی نسل حاضرند.
در این جا لازم است متذکر شویم که مسئولان امر خطیر رسانه باید بیش از پیش وظیفه ی خود را بدانند و به تذکراتی که رهبر فرزانه انقلاب در راستای هوشیاری مسئولین و مردم می دهند،توجه نمایند و با کسانی که در صدد تضعیف پایه های بنیادین نظام اسلامی هستند با قاطعیت بیشتری برخورد کنند تا شاهد ادامه ی چنین روند نامیمونی در رسانه کشور نباشیم.
بیاییم زینت امامان معصوم باشیم
در کلام امامان معصوم(علیهم السلام) نشانه ی شیعه ی واقعی بودن تبعیت از دستورات آن بزرگواران
است و این که با الگو قرار دادن آن عزیزان باعث سرور و زینت آنان باشیم که به یقین حاصل آن رشد
معنوی و الهی ما و خیر رساندن به اجتماع مسلمین خواهد بود .
امام صادق(ع)در حدیثی ضمن دعوت به رفتارهای مثبت اجتماعی و کمک در جامعه به برادران مسلمان
با صله رحم و عیادت از مریضان و شرکت در تشییع جنازه ی برادر مسلمان می فرماید:این ها توصیه های
پیامبر مکرم(ص) است و شما با این کارها زینت ما باشید و زمینه ی تقبیح و زشتی درباره ی ما را فراهم
نکنید.(وسائل الشیعه-ج12-ص8)
و در حدیث دیگر فرمود:اگر شما تقوا و ورع بورزید و راستگو باشید و ادای امانت نمایید و با مردم حسن
خلق داشته باشید خواهند گفت این عمل جعفری است و این امر ما را خوشحال می کند و اگر این اخلاق
در شما نباشد باز هم خواهند گفت این رفتار جعفری است و ادب جعفر(ع) همین است و سپس امام
صادق(ع)از پدر بزرگوار خود پیرامون شیعیان زمان جدشان امام علی(ع)می فرماید:برخی در قوم و
عشیره ی خود آن چنان بودند که اگر کسی درباره ی وی پرسشی می کرد در جواب می شنید که
امانت دارترین مردم و راستگوترین است.(همان -حدیث 15496)
رابطه ایران هراسی وانرژی هسته ای
در راستای تحقق «پروژه ایران هراسی» سیاستمداران آمریکایی با ایجاد عملیات روانی تلاش فراوانی در این زمینه به عمل آورده اند تا مانع از پیشرفت برنامه صلح آمیز هسته ای ایران شوند. از این رو با تبلیغات و هیاهوی رسانه ای دست به ساخته و پرداخته کردن اتهامات بی پایه و اساس در مورد امکان استفاده نظامی ایران از این برنامه صلح آمیز زده اند و به رغم سابقه ایران،کارزاری گسترده برای تکمیل پروژه ایران هراسی و نشان دادن این کشور به عنوان تکثیرکننده سلاح های هسته ای و تهدیدی برای ثبات منطقه و صلح و امنیت بین الملل در جریان بوده است .
جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری نیست که برنامه هسته ای دارد و فهرست بلند بالایی از کشورهای دارای برنامه هسته ای را می توان اشاره نمود. آرژانتین، آلمان، آمریکا،اسپانیا، انگلیس، اسلوونی، آفریقای جنوبی، اوکراین، بلژیک، بلغارستان، برزیل، پاکستان، چین، چک، ژاپن، روسیه، رومانی، سوئد، سریلانکا، کره جنوبی، کره شمالی،لیتوانی، هلند و هند از جمله کشورهایی هستند که رسماً در زمینه نظامی و غیرنظامی هسته ای فعالیت می کنند و این در حالی است که رژیم صهیونیستی و برخی دیگر از کشورها بی آنکه مطرح شوند، برنامه های پنهان هسته ای دارند.
ایران از قدیمی ترین کشورهای عضو پیمان عدم اشاعه هسته ای (NPT) است و تعهدات پیمان را در عدم انحراف هسته ای رعایت کرده و صرفا به فعالیت های صلح آمیز هسته ای مشغول است و با این وجود متاسفانه دچار این چنان فضای سنگین تبلیغاتی ساخته شده توسط رسانه های صهیونیستی شده است. در جهانی که 31000 کلاهک هسته ای جنگی وجود دارد و 14000 عدد از آنان آماده شلیک هستند و 441 نیروگاه هسته ای که می تواند اورانیوم مناسب ساخت سلاح هسته ای تولید کند، پرونده فعالیتهای صلح آمیزهسته ای ج.ا.ا موضوع امنیتی شده و به شورای امنیت سازمان ملل گزارش می گردد.(همشهری/ دیپلماتیک، فروردین 1385
این در حالی است که دستگاههای اطلاعاتی غرب و تحلیل گران واقع بین نیز به این جمع بندی در خصوص صلح آمیز بودن فعالیتهای هسته ای ج.ا.ا رسیده اند و آژانس بین المللی اتمی نیز، نظامی بودن برنامه هسته ای ایران را تایید نکرده است. برهمین اساس، این موضوع چیزی به جز راه اندازی پروژه ایران هراسی معنای دیگری ندارد و اینکه ایران هسته ای سیاست خارجی تهاجمی خواهدداشت و احتمال دارد سلاح های هسته ای ایران در اختیار گروههای تروریستی قرار گیرد هدفی به جز این مطلب را دنبال نمی کند.
در واقع آنچه منافع نامشروع غرب را تهدید می کند سلاح نیست زیرا آنها سلاح هایی به مراتب قوی تر دارند و در یک مسابقه سیتماتیک آنان موفق تر خواهندبود. اما آنچه آمریکا و غرب از آن واهمه دارند توانمندی و ظرفیت است که یک ملت را از وابستگی به آنها می رهاند. چرا که ایران غیر نیازمند به آمریکا و غرب منافع نامشروع سلطه گران را به جهت ذات استقلال خود به چالش می کشاند نه به جهت داشتن سلاح. (همشهری/ دیپلماتیک، فروردین 1385)
مقام معظم رهبری نیز ادعای تلاش ایران برای تولید سلاح هسته ای را یکی دیگر از تهمت های دروغ و ناروا علیه نظام اسلامی برشمرده و دراین باره می فرمایند: «جمهوری اسلامی ایران براساس عقیده اسلامی و بصورت مبنایی تولید سلاح هسته ای و استفاده از آن را ممنوع می داند و براین عقیده خود ایستاده است و این مطلب را مسئولان آمریکایی نیز می دانند ولی درعین حال این تهمت را در چارچوب سیاست ایران هراسی تکرار می کنند.« (در دیدار مسئولان نظام و سفیران کشورهای اسلامی،29/6/1388).
در همین راستا یکی از لابی های معروف صهیونیستی در آمریکا با ارسال نامه ای به وزرای خارجه 32 کشور جهان خواستار اقدام شدیدتر علیه برنامه هسته ای صلح آمیز ایران شدند. «کمیته یهودیان آمریکا» که از مراکز مهم صهیونیست ها دراین کشور است با ارسال نامه به وزرای امور خارجه 27 کشور عضو اتحادیه اروپا و کشورهای استرالیا، کانادا، ژاپن، نروژ، سوئیس از دولت این کشورها خواسته تا اقدامات بیشتری را علیه برنامه های هسته ای انجام دهند.
در این نامه که در 8 ژانویه 2007 ارسال شد کمیته یهودیان مدعی شده است که همچنان نگران تهدید حکومت ایران برای امنیت و صلح بین المللی و تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای است. این مرکز صهیونیستی علاوه بر تهدید خواندن ایران برای صلح و امنیت بین المللی از کشورهای دریافت کننده نامه خواسته است اقدامات بیشتری از جمله متوقف کردن تمامی روابط تجاری با ایران و عدم سرمایه گذاری در بخش نفت این کشور را برای متوقف کردن برنامه هسته ای ج.ا.ا انجام دهند. (همشهری/ دیپلماتیک، دی ماه 1385)
به نوشته روزنامه وال استریت ژورنال: «تهدیدخیزی ایران برای آمریکا به نوعی برچسب دیپلماتیک بدل شده است که با آن ائتلافی با هدف کمک به التیام نه فقط عراق بلکه لبنان و مناقشه فلسطین درکنار هم قرارگیرد. (همشهری/ دیپلماتیک، نیمه خرداد 86)
بر همین اساس دولت آمریکا در جهت تکمیل «پروژه ایران هراسی» درتلاش برای جعل و دستکاری شواهد برای ایجاد ترس درسطح ملی و جهانی است. براساس مقاله سیمور هرش در نوامبر 2006 «سیا تا به حال شواهد مقتضی دال بر وجود برنامه هسته ای ایران نیافته است که به موازات عملیات غیرنظامی باشد که ایران جزئیات آن را اعلام کرده است.» وی افزوده است که «کاخ سفید با این یافته سیا، سرناسازگاری گذاشته» و ممکن است بکوشد «مانع از گنجاندن ارزیابی سیا در گزارش برآورد اطلاعاتی ملی در مورد توانایی های هسته ای ایران شود.» زیرا این یافته برنامه ریزی بدولت آمریکا را برای تحقق پروژه ایران هراسی ناکام خواهد گذاشت. تلاش برای دستکاری برآوردهای اطلاعاتی به منظور کمک به برخی از سیاست های ضد ایرانی چیز جدیدی نیست.
در سال های قبل نیز در همین راستا سیا، در نوامبر 1992 پیش نویس برآورد اطلاعات ملی را تدوین کرد که در آن نتیجه گیری شده بود ایران می تواند تا سال 2000 به سلاح هسته ای برسد و به همین شکل سالهاست اسرائیلی ها پیش بینی می کنند که «ایران ظرف 3 تا 6 ماه از نقطه بدون بازگشت خواهد گذشت». (همشهری، دیپلماتیک، نیمه خرداد 86)
نتیجه گیری
استکبار جهانی از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون با استفاده از روش ها و شیوه های مختلف، درصدد براندازی و تغییر حاکمیت نظام اسلامی بوده است. «پروژه ایران هراسی» از جمله اقداماتی است که در چند سال گذشته در دستور کار دولت های خارجی بویژه آمریکا قرارگرفته است و توسط رسانه های صهیونیستی با استفاده عملیات روانی و نبرد رسانه ای در حال شکل گیری است. در واقع طرح «پروژه ایران هراسی» که محصول یک سیاست مشترک میان آمریکا و رژیم صهیونیستی است، بخشی از پازل راهبردی آمریکا در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران است که با امنیتی کردن فضای ایران و تلاش برای معرفی ایران به عنوان تهدیدی علیه کشورهای منطقه و صلح و امنیت بین الملل است در حال انجام است.
مقام معظم رهبری نیز با اشاره به ترویج اسلام هراسی و ایران هراسی به عنوان دو راه کار استکبار علیه نظام اسلامی ایران و جلوگیری از اتحاد و انسجام دنیای اسلامی می فرمایند:«دولت آمریکا در دوره رئیس جمهور قبلی، تلاشهای زیادی علیه دنیای اسلام و همچنین علیه ایران انجام داد و دولت فعلی آمریکا هم با وجود سخنان و پیام های به ظاهر دوستانه، همان سیاست اسلام هراسی و ایران هراسی را دنبال می کند». (در دیدار مسئولان نظام و سفیران کشورهای اسلامی، 29/6/ 1388)
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران از بدو پیروزی با نگاهی مثبت، خواهان همکاری های گسترده، به ویژه با همسایگان و کشورهای اسلامی بوده است، ولی آنچه تاکنون توانسته است این خواسته ایران را با کندی رو به رو سازد، فضاسازی منفی برخی کشورهای فرا منطقه ای است که منافع آنها در گسست کشورهای اسلامی قابل تعریف است.
بنابراین، لازم است که کشورهای اسلامی و دولت های عرب با واقع بینی و ترجیح منافع امت اسلامی بر همکاری با قدرتهای بیگانه، بستر همگرایی اسلامی را با تمسک به آموزه های اسلامی مهیا نمایند تا دشمنان با طرح ادعاهای کذب، زمینه واگرایی را در بین کشورهای اسلامی فراهم نکنند. از این رو در شرایط کنونی انتظار می رود که تمام توان جهان اسلام و عرب برای حمایت ملت مظلوم و ستمدیده فلسطین بسیج گردد و اقدام های ضد انسانی اشغالگران قدس و همچنین تلاش های آنها برای تخریب بیت المقدس رسانه ای و از ظرفیت های جهانی برای ممانعت از اقدامهای صهیونیست ها اقدام گردد.
منبع : www.softwar.isarblog.com
عروسک باربی وجنگ نرم
باربی نماد و سمبل فرهنگ بیمار و مهاجمی است که با خیل سربازان خود، از نزدیک ترین مکان، کودکان نورسته و مادران آینده را هدف تیرهای آموزه های زهرآگین خود قرار می دهد و بدون هیچگونه حساسیتی آرام آرام به تسخیر قلب آنها مبادرت می ورزد، از این رو یقه دَرانی طراحان فرهنگی آمریکا در حمایت مستقیم و غیرمستقیم از این پرنسس چشم آبی چندان هم دور از انتظار نیست .
در روش های تعلیم و تربیت، مهم ترین و کلیدی ترین عامل، بحث الگوسازی است. هر سن و هر جنس، الگوی خاص خود را بر می تابد. در این میان مهم ترین سن، دوران کودکی است. تربیت دوران کودکی توأم با بهره گیری از الگوهای خاص و ویژه این دوران است.
طبیعی است که الگوهای دوران کودکی بطور عمده از مؤلفه های عاطفی بجای گزاره های عقلانی بهره می برند. لذا رمز و رازهای موجود در خیال پردازی های کودکانه، جایگزین گزینه های واقع گرایانه در تربیت بزرگسالان می شود. مبتنی بر این اصل، استفاده از نماد حیوانات به صورت فانتزی، در انتقال مفاهیم آموزشی و تربیتی به کودکان، همواره مدنظر بوده است. بگونه ای که امروزه بیشترین حجم تولیدات فرهنگی مربوط به کودکان در زمینه انیمیشن، کتاب، داستان، و اسباب بازی، به استفاده از نمادگرایی از حیوانات محدود می شود.
در این میان دختر بچه ها انحصاراً به عروسک علاقمند هستند. این علاقه نشأت گرفته از عاطفه ویژه دختربچه ها و همچنین بدلیل قدرت برتر عروسک در ایجاد حس همزادپنداری وتفاهم خیالی با کودک است.
عروسک، بالاترین نقش تربیتی را بویژه در شکل دهی و پایه ریزی شخصیت دختران دارد. دختر بچه ها، زنان آینده هر ملت هستند و برای انحطاط هر ملت بایستی دختران و زنان آن را منحط تربیت کرد؛ همانگونه که برای اعتلای هر ملت، بایستی دختران و زنان آن ملت را متعالی تربیت کرد. از این منظر، نقش عروسک در تهاجم فرهنگی و جنگ نرم بسیار برجسته ای است.
کمپانی متل در سال 1945، توسط زوج هندلر و مت در ایالت کالیفرنیای جنوبی امریکا تأسیس شد. این شرکت، ابتدا قاب عکس تولید می کرد و سپس به ساخت مبلمان خانه، و در نهایت به تولید اسباب بازی روی آورد.
کمپانی متل در سال 1955، برای تبلیغ اسباب بازی ها در نمایش های تلویزیونی با کلوپ میکی ماوس به همکاری پرداخت که موجب دگرگونی ساختاری در تجارت اسباب بازی شد.
در سال 1959، بدلیل علاقه دختر هندلر به عروسک های کاغذی، این شرکت طرح ساخت عروسک را دنبال کرد که منجر به عقد قرارداد برای دریافت امتیاز عروسک آلمانی لی لی شد.
این عروسک در واقع برگرفته از شخصیت و اندام و چهره یک زن خیابان گرد آلمانی به همین نام بود. عروسک آلمانی لی لی بعنوان یک قطعه کلکسیونی فقط به بزرگسالان بویژه کلکسیونرهای اسباب بازی فروخته می شد.
کمپانی متل، امتیاز عروسک لی لی را از آلمان خرید و پس از تغییراتی، صورتبندی نژادی آن را به نژاد آنگلوساکسون همانند کرد و به تولید انبوه آن در امریکا اقدام نمود.
این عروسک تغییرنژادیافته (به نژاد امریکایی-انگلیسی آنگلوساکسون) باربی لقب گرفت. باربی، اسم خلاصه شده باربارا؛ دختر کوچک رئیس کمپانی متل یعنی آقای هندلر بود. باری بزودی در صف اول اسباب بازی دختران در غرب قرار گرفت. در سال 1959 هر عروسک باربی به قیمت 3 دلار فروخته می شد، اما اکنون هر عروسک باربی اصل ساخت کمپانی متل، 4500 دلار قیمت دارد.
طراح تغییرات باربی در امریکا در کمپانی متل، جک رایان است. وی قبل از آن در پنتاگون (وزارت جنگ امریکا) طراح موشک های اسپارو و هاوک بود. شرکت متل او را بخاطر تخصص و استعدادش در شناخت فرم هیکل زنان استخدام کرد.در سال 1960، شرکت متل، سهام خود را به فروش رساند و به سهامی عام تبدیل شد. از 1963 تا سال 1965، ثروت کمپانی متل از 100 میلیون دلار به 500 میلیون دلار افزایش یافت.
تولد کِن (دوست پسر باربی)
در سال 1961، کمپانی متل عروسک «کن» را تولید کرد. این عروسک پسری بود با لباس های شیک و موهای قهوه ای با نامی برگرفته از نام پسر آقای هندلر؛ رئیس کمپانی متل. به این ترتیب عروسک باربی صاحب یک دوست پسر شد. باربی برای یک مدت طولانی بدون اینکه با کن ازدواج نماید، دوستی و رفاقت خود را با او ادامه داد و بدینوسیله تبلیغ و ترویج دوستی با پسران نیز در دستور کار باربی قرار گرفت. دوستی نامشروع و درازمدت باربی با کِن، موهای افشان، لباس های دو تکه و نیمه عریان، آرایش های غلیظ، خودنمایی های حریصانه، رقص های عمومی، سکس و بی بندوباری از مصادیق اخلاق جنسی غرب است که باربی عهده دار ترویج آنها می باشد. بعدها در سال 1963، عروسک «میچ» و در سال 1965، عروسک اسکیپر به جمع «کن» و «باربی» پیوستند.
در سال 1968، کمپانی متل برای اینکه به باربی یک شخصیت تربیتی جهانی ببخشد، اقدام به ساخت و فروش عروسک های سیاه و زردی نمود که هیکل و اندام آنها کاملاً همانند اندام باربی، ولی رنگ و پوست و چهره آنها متفاوت است. عروسک دو رگه آفریقایی- امریکایی برای کودکان سیاه پوست در امریکا و افریقا که به باربی سیاهان معروف شد، با نام «کریستین» توسط کمپانی متل به بازار آمد. این همه مسئله نبود؛ بازار بیش از یک میلیاردی زردپوستان در آسیا و همچنین تربیت غربی دختران آنان، ضرورت نگاه فرهنگ غربی به آن عرصه را جدی ساخت. در سال 1990، «کی یرا» باربی ژاپنی ها و چینی ها را ساخته و روانه بازار کرد. در کنار این دوست زرد پوست باربی، دو سال قبل از آن (1988) ترزای امریکای لاتین به جمع دوستان باربی پیوسته بود.
از سال 1965، کمپانی متل در راستای تبلیغ و ترویج باربی به ساخت و فروش اسباب بازی های جنبی و تکمیلی آن پرداخت، اسباب بازی «ببین و بگو» در مهد کودک ها، خدروهای مسابقه ای احتراقی، اسباب بازی های الکترونیکی، سرگرمی های ویدئویی خانگی، پازل ها و ... .
کمپانی امریکایی متل، برای ترویج باربی در سال 1968، شرکت «هنگ کنگی اراکو» را تأسیس کرد. در سال 1988 با کمپانی «والت دیسنی» در جهت تولید و بازاریابی اسباب بازی ها و فیلم های شخصیت های عروسکی و کارتونی معروف والت دیسنی در سراسر جهان، قرارداد همکاری منعقد نمود. همچنین در سال 1988، کمپانی متل کل سهام شرکت اسباب بازی سازی فرانسوی «اس.ای» را خرید و در سال 1989، شرکت «کورجی تویز» انگلیسی را تأسیس کرد. باتوجه به گسترش نفوذ باربی، کمپانی متل در 1991 شرکت «آویوا» تولیدکننده اسباب بازی های ورزشی را تأسیس کرد.
در سال 2001، عروسک باربی در اولین فیلم کامپیوتری خود به نام «باربی در فندق شکن» ظاهر شد. از آن پس تاکنون، تعداد قابل توجهی فیلم کامپیوتری، انیمیشن، فیلم سینمایی، و مستهجن و سکس در مورد باربی تولید شده است.
در طی سالیان گذشته، باربی بیش از 500 بار در نقش ها و شخصیت های متفاوت عرضه شده است از آن جمله : پرستار، افسر پلیس، آموزگار، پزشک، دندانپزشک، دامپزشک، خواننده موسیقی راک، ژیمناست، کاراگاه، افسر نیروی دریایی، افسر خلبان، مهماندار هواپیما، دزد، گدا و ... که این شخصیت پردازی ها، برای کارکردهای تربیتی این عروسک است.
در طول 40 سال گذشته عروسک باربی فعال در عرصه سیاست امریکا بوده است. در طول انتخابات ایالتی و ملتی، باربی بسیار فعال است. در طول جنگ ویتنام، گرانادا، پاناما و در انتهای جنگ سرد، باربی نقش های متفاوتی ایفا کرد.
در طول جنگ عراق و امریکا در سال 1990، عروسک باربی با پوشش یونیفرم نظامی امریکایی به تهییج افکار عمومی مردم امریکا پرداخت. پس از واقعه 11 سپتامبر نیز باربی با پوشیدن یونیفرم نیروهای ضدتروریست، با ایفای نقش جدید خود به تهییج افکار عمومی پرداخت. تیتر آگهی های تبلیغاتی باربی، برای نبرد ضدتروریسم این بود : باربی - روح امریکایی.
باربی و تعلیم و تربیت
خانم روت هندلر همسر رئیس کمپانی متل دریافته بود همچنان که فرزندش باربارا رشد می کند، به شخصیت سازی و تقلید از بزرگسالان در رفتار با عروسک های کاغذی می پردازد، بنابراین طرح ایده ابداع عروسک واقعی (سه بعدی) به ذهن او خطور کرد.
پس از ساخت باربی، تصمیم بر این شد تا مدل های گوناگونی از لباس ها در اختیار کودکان قرار گیرد تا آنان بتوانند شخصیت دلخواه خود را در مدل های مختلف به باربی ببخشند. به مرور زمان باربی کارکرد مهمی یافت؛ باربی به دختران آموزش می داد که جامعه مدرن از آنها بعنوان یک زن چه انتظاری دارد.
کمر باریک و اندام کشیده باربی باعث شده است تا دختران نوجوان در غرب و سایر کشورها برای اینکه اندامشان شبیه باربی شود یا از الگوی باربی خیلی فاصله نداشته باشد، از خوردن غذا به اندازه کافی در سن رشد خود پرهیز کنند. لذا آمار حیرت آور سازمان های بهداشتی غرب از سوءتغذیه دختران غربی خبر می دهد.
چون مطرح می شد که ترکیب اندام باربی هیچگاه بهم نخواهد خورد، لذا در تربیت دختران برای اینکه در سنین بزرگسالی هیچگاه باردار نشوند، در حفظ تناسب اندام آنان بسیار مؤثر بود. در دهه 90 میلادی بدلیل کاهش نرخ تولیدمثل در غرب بویژه در امریکا، باربی برای تربیت دختران در آن زمینه وارد صحنه شد و در سال 1955 این عروسک با یک جنین در شکم خود، به بازار عرضه شد تا دختران نوجوان با وضع حمل باربی بدست خود، اشتیاق مادرشدن بیابند. امروزه اسکیپر که خواهر کوچک باربی محسوب می شود، بخشی از پاسخ به درخواست سیاست گذاران فرهنگی برای بچه دار بودن باربی است.
نگاهی به تحول لباس ها و شخصیت باربی، بیانگر آن تحول اجتماعی است که باربی در آن آفریده شده است. امروزه عروسک بزرگ باربی در هیکل دختر جوان حقیقی، برای مقاصد مستهجن در فروشگاه های غربی خرید و فروش می شود. تعداد زیادی از هنرپیشه ها و خوانندگان زن غربی با صرف هزینه های زیاد اندام و چهره خود را همچون باربی می سازند تا مورد توجه عموم واقع شوند. امروزه باربی بر روی تمام وسایل مورد استفاده کودکان و نوجوانان اعم از لوازم التحریر، لوازم بهداشتی و آرایشی، پوشاک، اسباب بازی، لوازم تزئینی و ... حک شده است و حتی خوردنی های فانتزی کودکان مانند آدامس و شکلات نیز از حضور باربی بی نصیب نیستند. چه اینکه دخترها در سراسر جهان بایستی حضور مدل و الگوی غربی خود (باربی) را همواره در پیرامون خود حس کنند. مادران غربی می پرسند؛ چرا دختران ما زودتر از آنچه که باید بالغ می شوند؟ دلیل این بلوغ زودرس جنسی دختران ما در چیست؟
استراتژی فرهنگی امریکا و باربی
از آنجا که بیان دکترین فرهنگی امریکا بر اومانیسم (بشر مداری بجای خدا محوری)، لیبرالیسم (اباحی گری)، سکولاریسم (عرفی اندیشی و دنیاگرایی) و هدونیسم (لذت محوری) است، طبیعی است که سیاستمداران و استراتژیست های فرهنگی امریکا تلاش نمایند تا از طریق شیوه و راهکارهای مختلف، بنیان فرهنگی خود را تقویت، و آن را در امریکا و سراسر جهان بسط و تسری دهند. یکی از شیوه ها، تربیت دختران امریکا و سراسر جهان با گزاره های فرهنگ امریکایی است. لذا به عنوان بهترین و کارآمدترین راه، اگر دختران سایر ملت ها با ارزش های امریکایی تربیت شوند، این دختران، نقش همسران و مادران را در جوامع خودشان عهده دار می شوند، لذا مبتنی بر ارزش های امریکایی، جامعه شان را اداره می کنند و این مهم ترین کارکرد تهاجمی یک فرهنگ مهاجم است که شهروندان دیگر ممالک را با ارزش های خود بپرورانند.
اینگونه است که باربی در استراتژی فرهنگی امریکا واجد بالاترین تأثیرها و ارزش گذاری هاست. و در عرصه پدافند در برابر تهاجم فرهنگی عروسک باربی، مهم ترین اقدام در گام نخست تبیین مخاطرات تربیتی و فرهنگی این عروسک است. لذا هشدار بصیرت بخش در صدر این اقدامات است.
مکانیزم تربیتی عروسک باربی
عروسک باربی برخلاف سایر عروسک ها تداعی کننده بچه نبوده و دارای چهره بچه گانه نمی باشد، بلکه یک زن بیست ساله امریکایی با تمام مشخصات اندامی آن است که با دقت فراوان طراحی و ساخته می شود و با حضور تصاویرش در اکثر مایحتاج و ملزومات ضروری کودکان و نوجوانان از قبیل لوازم التحریر، کیف، کفش، شکلات ها، ظروف، البسه، ساعت، وسایل شخصی و ... که به بیش از دهها هزار مورد موجود در بازار حتی بازار داخلی می رسد، ملکه ذهنی کودکان و نوجوانان گردیده و خود را به آنان تحمیل و موجب خرید عروسک می گردد.
خریداران باربی با خرید یک عروسک کارشان تمام نشده و مجبورند تمام وسایل مکمل آن را از قبیل لباس خواب، وسایل حمام، مایوی شنا، لباس میهمانی، وسایل آرایش و ... را که همه ساله در چندین نوبت نیز تغییر مد داده، بازسازی و تولید می شوند را تهیه و همواره آن را به روز نمایند.
بدیهی است مدل لباس باربی و تمام آنچه که تحت عنوان متعلقات عروسـک عرضه می شود، مـدل لبـاس و سایر وسـایل مورد نیاز دختران و زنـان قرار گرفته و بدین صـورت دختران مأنوس با این عروسک با سلیقه باربی (یا به قول دقیق تر با سلیقه و خواست یک زن امریکایی) بزرگ شده و در زمانی که به سن انتخاب می رسند، دقیقاً دارای سلیقه ای همانند باربی (یا یک زن امریکایی) می باشند. بنابراین هرآنچه در تمدن غرب برای انحطاط بشر تولید و عرضه می شود، قبلاً ذائقه و احساس نیاز به آن را با هزینه مصرف کنندگان بوجود آورده اند.
باشد که عروسک های ملی سارا و دارا که از نژاد آریایی و دارای فرهنگی ایرانی- اسلامی می باشند، بتوانند خلاء مزبور را پر نموده و در رقابتی سنگین و نفس گیر، باربی را در رزمگاه تربیتی دختران جهان اسلام با شکست روبرو سازند.
منبع : سایت گرداب وابسته به مرکز بررسی جرائم سازمان یافته