بررسی های اسلامی

پاسخ به شبهه(چراخطا ب ها ی قران با لفظ مذکراست؟)


آیا استفاده از کلمات(مذکر) در قرآن،نشانه ی تبعیض بین مردان و زنان نیست؟ 

در خصوص این شبهه باید گفت از آنجا که قرآن به زبان عربی نازل شده،قواعد و دستور زبان عرب را در آن

مراعات می نماید که معمولاً در خطاب های عمومی برای اعم از زنان و مردان از الفاظ مذکر بهره می برد،

چنان که در بسیاری از خطاب ها وقتی(یا ایها الذین آمنوا)مطرح می شود مقصود مرادن و زنان با ایمان

هستند نه خصوص مردان مؤمن،بلی اگر خطاب متوجه مردان یا زنان خاص یاشد،لحن خطاب عوض

می شود،مثل این که برای مردان از واژه(رجال)و برای زنان از واژه(نساء)استفاده می شود.

این مطلب یعنی استفاده از واژه مذکر برای اعم از مرد و زن ،در سایر زبان ها نیز سابقه دارد.برای مثال در

زبان انگلیسی گاهی واژه( MEN )به کار برده می شود و منظور از آن بشر است،اعم از مرد و زن نه

خصوص مردان.


نکته قابل توجه این است که اصل موضوع توجه و عنایت به جنس زن در قران کریم به چشم می خورد

،مانند این که در آیاتی از قرآن توجه به هر دو گروه را مد نظر قرار داده و هر دو صنف را با صفاتیدر خور توجه

مورد خطاب قرار می دهد مانند:

ان المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین و القانتات...(احزاب-35(

در این آیه شریفه صفاتی را که برای مردان برشمرده برای زنان مسلمان نیز ثابت دانسته،صفاتی مانند،

اسلام،ایمان،عبادت پیشگی،صداقت،راستگویی،صبر،خشوع،انفاق نمودن،روزه داری،عفت ورزی وذکر

خداوند و سپس در پایان آیه یه این نکته اشاره می فرماید که چنین گروهی از زنان و مردان شامل

بخشش و غفران الهی واقع شده و اجر و پاداش بزرگ نصیبشان می گردد.

در کل آنچه سبب تفاوت رتبه انسان در نزد پروردگار است تقواست.چنان که در آیه شریفه می فرماید:و

همانا مکرم ترین شما در نزد پروردگار با تقواترین شماست.

و باز ذکر و بیان زن های نمونه ای چون مریم عذرا و آسیه همسر فرعون در قرآن کریم نشانه پاسداشت و


ارزش این گروه از انسان ها است و این دو به عنوان الگوهایی در طهارت و پایداری در ایمان هستند و

الگو بودن آنها از دیدگاه قران برای زنان و مردان است نه خصوص زنان.



یادبود علامه امینی

شیخ عبدالحسین فرزند شیخ احمد امینی در سال 1281ه.ش در روستای سردها شهرستان سراب و در خانواده‌ای سرشناس دیده به جهان گشود. جد وی امین‌الشرع از روحانیان بنام تبریز بود. تحصیلات مقدماتی را در تبریز گذراند. در جوانی به نجف رفت و پس از گذراندن مراحل تحصیلی و نیل به رتبه اجتهاد نزد مراجع معروف وقت نجف، دوباره به تبریز بازگشت. بعد از مدتی تدریس و تحقیق در تبریز دوباره به نجف رفت و برای انجام و بسط پژوهش‌های تاریخی معروف خود برای همیشه در آنجا ماند. وی در سال 1335 قمری تألیف کتاب «شهداء الفضیله» را آغاز کرد. موضوع این کتاب درباره «عالمانی بود که در راه حق به شهادت رسیده‌اند». در این کتاب زندگی بیش از 100 عالم شیعه از قرن 4 تا 14 ذکر شده‌است. تألیف الغدیر اثر نامدار او دائرةالمعارف یازده جلدی "الغدیر" که به زبان عربی (22 جلد به‌زبان فارسی) و خلاصه آن به چند زبان ترجمه شده است در رأس تألیفات علامه و حاصل زحمات 40 ساله اوست. الغدیر به بررسی تفصیلی مسئله ولایت تشیع از جنبه‌های گوناگون تاریخی، تفسیری، روایی و حدیثی، فقهی، ادبی، کلامی و اصولی پرداخته است. امینی برای تالیف این اثر مرجع به کشورهای مختلفی سفر کرد و با کار پیگیر شبانه‌روزی در کتابخانه‌های بزرگ جهان اسلام آن را به‌سرانجام رسانید. وی در نگارش این اثر چنانکه خود گفته ده‌هزار جلد کتاب را بدقت مطالعه و استنساخ، و به صدهزار رساله مراجعه مکرر کرده است. علامه برای گردآوری مطالب الغدیر سفرهای پژوهشی بسیار کرد. این سفرها عموماً به مطالعه و استنساخ و تهیه مأخذ و ملاقات با استادان میگذشت. از جمله شهرهایی که وی با این هدف به آنها سفر کرد، میتوان حیدرآباد، دکن، علیگره، لکنهو، کانپور، جلالی (در هند) رامپور، فوعه، معرفه، قاهره (در مصر)، حلب، نبل و دمشق (در سوریه) را برشمرد. دائرةالمعارف "الغدیر" پس از نشر مورد توجه و تحسین علمای اهل سنت ازجمله امام الازهر در مصر، برخی از رجال سیاسی جهان اسلام و اساتید و ادیبان عرب و غیرعرب قرار گرفته و آن را بزرگترین سند وحدت مسلمین و از جمله کتب منبع و مرجع خویش دانسته‌اند. بجز برخی نامداران عرب، اساتید و ادیبان پارسی گوی چون جلال همایی، سیدجعفر شهیدی، محمدرضا حکیمی، امیری فیروزکوهی، مهدی اخوان‌ثالث، و ... در رثای علامه امینی و تجلیل از اثر او سروده و نوشته‌اند. ویژگی مهم این اثر استفاده بی‌واسطه و بسامد از آثار اجماعی اهل سنت در اثبات ولایت و عقاید شیعه امامیه است. اثر علامه امینی علاوه بر جهان اسلام، امروزه از جمله مراجع اولیه پژوهشی شیعه شناسان در کرسی‌های دانشگاهی غرب است. وفات عمر علامه امینی در ظهر روز جمعه 12 تیر ماه 1349ه. ش (28 ربیع‌الثانی 1390ه .ق) پس از 68 سال تلاش علمی در تهران به پایان رسید و پیکر او پس از تشییعی انبوه در تهران و شهرهای بغداد، کاظمین، کربلا و نجف به کتابخانه‌ای در نجف (کتابخانه امیرالمؤمنین) که خود بنیانگذارش بود انتقال و به خاک سپرده شد.


غایب؟! کدام غایب؟

در کتاب «امام زمان(عج) در کلام اولیای ربانی» آمده است: مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی در بیانی، معنای غیبت حضرت ولی عصر(عج) را این‌گونه تشریح می‌کنند :

سوال شد «امام زمان(عج) غایب است» یعنی چه؟ گفتم غایب؟! کدام غایب؟ بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می‌گوید: پدرم گم شده است! ما مثل بچه‌ای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور می‌کنند. بچه جلب ویترین مغازه‌ها می‌شود و دست پدر را رها می‌کند و در بازار گم می‌شود و وقتی متوجه می‌شود که دیگر پدر را نمی‌بیند، گمان می‌کند پدرش گم شده است؛ در حالی که در واقع خودش گم شده است. انبیاء و اولیاء پدران خلق‌اند و دست خلایق را می‌گیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلایق جلب متاع‌های دنیا شده‌اند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شده‌اند.

امام زمان (عج)گم و غایب نشده است؛ ما گم شدیم و محجوب گشته‌ایم. امام غایب نیست، تو نمی‌بینی آقا را. او حاضر است. چشمت که اسیر دنیا شده اگر از دنیا دست بردارد، آقا را می‌بیند. خلاصه نگو آقا غایب است. تو نمی‌بینی.»


معرفی (انجیل برنابا)

 

خداوند خود را از نظر پنهان داشت و فرشته میکائیل آنها را از بهشت بیرون راند. هنگامی که آدم برمی‌گشت، متوجه شد بالای دروازه بهشت نوشته شده است:« لااله الا الله، محمدٌ رسولُ الله». (انجیل برنابا فصل چهل و یکم )

در قرن شانزدهم میلادی در ایتالیا انجیلی کشف شد که به «برنابا»ی مقدس منسوب بود؛ انجیل برنابا از آن دسته اناجیلی است که در جریان انجیل سوزی کلیساهای مسیحی از مجموعه انجیل‌های معتبر حذف و داشتن و استفاده از آن ممنوع شده بود. آخرین گزارش‌ها از وجود آن هم، مربوط به نسخه‌ای می‌شد که در سال 383 میلادی در کتابخانه شخصی پاپ دیده شده بود.

نکاتی که در این نسخه از انجیل موجود است آن را از دیگر نسخه‌های کتاب مقدس ممتاز کرده و البته شاید همین امتیازات بوده است که سبب مهجور ماندن و البته نابود شدن نسخه‌های آن توسط نظام کلیسایی در سده‌های گذشته شده است. این نکات که غیر از تضادش با عقاید مسیحیت پولوسی شباهت‌های فراوانی به عقاید اسلامی دارد در مهم‌ترین بخش‌های آن به موارد ذیل مربوط می‌شود:

1-مسیح (ع) پسر خدا نیست 

2 - مسیح(ع) مصلوب نشده است؛

3- ملغا نشدن شریعت به شکل پولسی؛

4- پیشگویی ظهور پیامبر اسلام(ص)؛ که به این موارد باید پیشگویی هایی که این کتاب درباره آخر الزمان و ظهور حضرت حجت (عج) دارد اضافه کرد.

در نقلی که از مرحوم آیت الله بهجت در مقدمه ترجمه انجیل برنابا آمده به این شباهت‌ها با عقاید اسلامی اشاره شده است ایشان در باره این نسخه از انجیل گفته‌ است: «انجیل برنابا با اناجیل اربعه مخالف است. جهات عجیبه و شواهد صدقی در آن است که خدا می‌داند چقدر به اسلام نزدیک است از جمله تحریم لحم خنزیر...» علاوه بر این در باب 43، آیات 25 و 31 نسخه برنابا آمده است: « وقتی یسوع (عیسی) فرمود: وقتی که رسول‌الله بیاید پس از نسل که خواهد بود؟ شاگردان جواب دادند: از داوود... تصدیق کنید مرا؛ زیرا به شما راست می‌گویم به درستی که عهد بسته شده است با اسماعیل، نه با اسحاق«

 

منبع/مشرق

 


آل سعود ریشه در آل یهود

کتاب «تاریخ آل‌سعود» در دهه هفتاد میلادی و در دوران پادشاهی «ملک فهد بن عبدالعزیز»، توسط «ناصر السعید» نویسنده سرشناس عربستانی به نوشته تحریر درآمد. وی به رغم اقامت خارج از عربستان سعودی، اما پس از چاپ و انتشار این کتاب، با حمایت مالی مستقیم خاندان سلطنتی آل سعود، به دست مزدوران آل سعود ترور و کشته شد .

ناصر السعید در کتاب هزار و چهل صفحه‌ای خود، به بررسی جوانب گوناگون تک تک اعضای خاندان آل‌سعود از نظر فساد و انحرافات اخلاقی پرداخته و در کنار آن نیز با تحقیق و پژوهش کامل، تلاش کرده یهودی بودن این خاندان را اثبات کند. ناصر السعید، سی صفحه نخست کتاب خود را به بررسی شجره‌نامه خاندان «آل‌سعود» اختصاص داده و در پایان اثبات می‌کند که اصل این خاندان به یهودیان سرزمین حجاز و مدینه بازمی‌گردد.

السعید در ادامه کتاب خود چگونگی حمایت یهودیان از جنبش «محمد بن عبدالوهاب» را که به تأسیس «اندیشه وهابیت» منجر شد، شرح می‌دهد. وی سپس مراحل قرار گرفتن رهبری دینی در دست محمد بن عبدالوهاب و در کنار آن، واگذاری رهبری سیاسی عربستان سعودی به خاندان «آل‌سعود» که توسط یهودیان طراحی و به اجرا درآمد را توضیح می‌دهد.

نویسنده این کتاب که تلاش داشته هیچ بخشی از جوانب و اقدامات «آل سعود» را از قلم نیندازد، در ادامه به جنایت و قتل عام‌های این خاندان علیه قبایل عربستانی می‌پردازد و برای اثبات گفته خود از برخی تصاویر و عکس‌های تاریخی که گویای واقعیت امر بوده، استفاده می‌کند. در ادامه این کتاب نیز به ارتباط تنگاتنگ و عمیق خاندان سلطنتی عربستان سعودی با انگلیس‌ها در قرن گذشته میلادی پرداخته شده است.

ناصر السعید در کتاب خود همچنین به ارتباط نزدیک، اما محرمانه میان خاندان «آل سعود» با «بن گوریون» بنیانگذار رژیم اسرائیل پیش و پس از راه‌اندازی این رژیم اشاره کرده و بیان می‌کند: بن گوریون برای تأسیس رژیم مورد نظر خود، مورد حمایت مستقیم «آل سعود» قرار گرفت.