بررسی های اسلامی

با حجابت هم حالی به حالی میشوی؟!

صراط: سید محمد رضی‌زاده در وبلاگ دل‌آباد نوشت: شاید تا همین چند سال پیش، یکی از سخت‌ترین روزها و لحظه‌های زندگی‌ات، آن وقت‌هایی بود که فیلم دوربین عکاسی‌تان را پیش عکاس‌باشی شهر می‌بردی تا عکس‌های خانوادگی‌تان را ظاهر کنی.

با وجود تمام شوقی که برای ظاهر شدن عکس‌ها داشتی، اما باز حاضر بودی کس دیگری جای تو برود پیش عکاس‌باشی تا تو بیش از این خجالت نکشی. اما این راهکار نیز افاقه نمی‌کرد، آخر هرچه باشد او نامحرم بود.

آن روزها نه پوشیده بودن عکس‌های تو و دیگر اعضای خانواده، و نه محجوب و ناچار بودن عکاس باشی  که دست قضای روزگار او را مشغول به آن شغل کرده بود هیچکدام نمی‌توانست از اضطراب و معذب بودن تو، در وقت ظاهر شدن عکس‌ها پیش نگاه عکاس‌باشی بکاهد.

امروز اما تو خودت عکس‌ها را بی‌هیچ اجبار و ناچاری تنها با یک لمس ساده، ظاهر می‌کنی و بجای چشمان عکاس باشی شهر، این‌بار هزاران نامحرم شاهد سیمای تو می‌شوند. گذر روزگار چه‌ها که بر سر آدمی نمی‌آورد. می‌بینی خواهرم؟

این روزها نامحرمان برای ورود به حریم قلبت، تو را با لفظ «بانو» خطاب می‌کنند و با گفتن «چقدر بهتون میاد»، حجابت را ستایش می‌کنند! تو نیز در این میانه با حجابت فخر می‌فروشی و با این توصیفات خشک و خالی، حالی به حالی می‌شوی و از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجی!

با حجابت فخر می‌فروشی

دوران آفتاب مهتاب ندیدن گذشته پنجه خورشید سابق! امروز می‌شود با داشتن آدرس صفحه‌ات، بدانیم دیشب شامتان چه بوده؟ آخرین وعده‌ای که کدبانو شده‌ای چند وقت پیش بوده؟ آخرین مکان زیارتی و تفریحی که مشرف شده‌ای کی و کجا بوده؟

آخرین لباس و روسری که خریده‌ای چه رنگی است؟ آخرین هدیه‌ای که گرفتی، چه بوده؟ یا از آخرین اتفاق خصوصی زندگی‌ات چند روز می‌گذرد؟ امروز تو با تمام مردم جهان، ندار شده‌ای؛ ولی ای کاش می‌شد این گزاره‌های تلخ بی‌جواب می‌ماند، اما نمی‌ماند.

آن روزها که در تشکل‌های دغدغه‌‌مند بودیم، مسئولان امر در ارتباط با جنس مخالف جهت معذب نشدن آنان در تشکل‌ها دستورالعمل‌هایی وضع کرده بودند: نوشتن سلام علیکم در پیامک به جای سلام، نگارش رسمی پیام، ارسال پیام و گرفتن تماس پیش از پایان ساعت اداری، کنترل نگاه در هنگام مراجعه حضوری و...!

اما براستی تا چند سال پیش چه کسی فکر می‌کرد، بانوی مذهبی ما با آن حریم قدسی، آلبوم عکس‌های فردی و دست‌جمعی و خانوادگی و دورهمی‌های خود را در اینترنت و پیش نگاه نامحرمان به اشتراک بگذارد؟ بی‌شک هیچکس! شاید اگر بر فرض مثال پنج سال به عقب برگردیم و کسی بگوید چند سال بعد چنین اتفاقی رخ خواهد داد، هیچکس باور نمی‌کرد این شوخی بی‌مزه را!

امروز اما نامحرمان با پاهای مجازی آنچنان که صدای گام‌هاشان را هیچ‌یک از اطرافیان و اعضای خانواده حتی نمی‌شنوند به اتاق شخصی‌ات می‌آیند و به روی تخت خوابت حتی می‌نشینند و در خصوصی‌ترین خلوتگاه زندگی شخصی‌ات با تو گپ می‌زنند.

همان نامحرمی که می‌داند، علاقه‌مندی‌های تو چیست و از چه چیزهایی بدت می‌آید، پاتوق هر هفته ات کدامین ساعت و کدامین محله است. می‌داند کدام گل‌ها را بیشتر دوست داری و از چه غذاها و دسرهایی خوشت می‌آید. او گاهی نامی که نزدیک‌ترین اعضای خانواده‌ات تو را با آن صدا می‌کنند را هم می‌داند.

و عکس انگشترت که زینت توست را در گوشی خود ذخیره کرده! یک وقت فکر نکن این اطلاعات را با هک کردن جاسوسی کرده! نه اصلاً نیاز به این کارها نیست، تو خودت با همه نامحرمان پسرخاله شده‌ای، دخترخاله!

تو با این اوصاف باز مدام عکس‌های محجبه خود را به آدرس محله نامحرمان ناکجا آباد ارسال می‌کنی و مذبوحانه افتخار می‌کنی به چادری بودنت! آنوقت با تبختر و تفاخر فریاد می‌کشی «من حجاب را دوست دارم»! افسوس و صد افسوس! براستی حجاب اگر با عفاف همراه بود، بی‌شک مانع از نظر نامحرم و تحسین او می‌شد، و حالا که نیست خودش ابزاری برای بهتر دیده شدن است!

آری امروز چادر این یادگار پاک و نیک، حکایت مظلومانه و غریبی دارد. می‌دانم چادر را ارث برده‌ای از مادر، اما کاش سهم الارث خود از عفاف و حیا را از قلم نمی‌انداختی.

کاش جای حجابِ صرف، در این سال‌ها از عفاف می‌گفتی و جای «من حجاب را دوست دارم» کمپین «من عفاف را دوست دارم» به راه می‌انداختی. چرا که عفاف آن صدی هست که نود (حجاب) را در دل خود دارد. اما واقعیت این است که می‌توان محجبه بود و در عین حال عاری از حیا بود و التزامی به عفاف نداشت.

وانگهی عفیفه که باشی، برای حفظ عفت خود، گریزی از ایجاد حریم توسط چادر برای خود نداری. آنجاست که پوشش برتر تو، همراه با منش عفیفانه‌ات، خبر از باورهای عمیقت دارد. اما وقتی تنها چادری باشی و وجه شباهت تو با بانوان مسلمان فقط چادر سر کردن باشد، بیشتر متعهد به یک پوششی هستی که برای یک قشر خاص جامعه مد شده است.

حجاب که تنها یک پوشش نیست تا با مدل‌های زیبای آن، دل این و آن را بلرزانیم و همچون پری‌ها دلبری کنیم. حجاب در ظاهر پوشش ساده‌ای است تا جملگی زینت‌های ظاهری و باطنی بانوان را ستر کند و مانع از نگاه نامحرمان شود، اما با سبک زندگی امروز، خود حجاب، جنبه زینتی پیدا کرده و جملگی جلب توجه می‌کند.

حجاب ابزار یک تفکر است که تعهد به آن ابزار (در صورت پایبندی به تفکر مذکور) شرط لازم است اما کافی نیست. عفاف اما دارای یک ایده‌ئولوژی است که نمای بیرونی و ابزار ظاهری آن، حجاب است و اما درون مایه و باطن این تفکر حیا است!

این ما هستیم که سرآخر، توصیه‌های شیطانی و وسوسه‌های نفسانی او را جامعه عمل می‌پوشانیم و خود با دست خود اجازه می‌دهیم حریم‌هایمان همچون دل‌های عاشقان (بی‌صدا و بی هیچ خون‌ریزی) شکسته شوند. آنها پیمانکار تخریب هستند، و این ما صاحبان پیشین مِلک عفاف هستیم که مثل یک کارفرما اجازه تخریب دیوارهای حیا را به آنها می‌دهیم.

ما را در این سال‌ها همچون قورباغه‌های بیچاره پختند و ما وقتی متوجه شدیم چه بر سر روزگارمان آمده که جزغاله شده بودیم! هفته اول تصاویر مذهبی، هفته دوم تصاویر گل و باغچه خانه، هفته سوم تصاویر وسایل شخصی، هفته چهارم تصویر کتاب‌ها، هفته پنجم تصویر فرش و سقف و طاقچه اتاق، هفته ششم تصویر چادر و روسری، هفته هفتم تصویر دست و ناخن و انگشت و انگشتر، و بعد از آن هم دیگر گریزی از گذاشتن تصویر چهره – ولو دور و محو و مبهم و تار و ریز نیست! این سیر تنزل، همان استدراج اشراقی‌هاست که مشابه دستورالعمل پخت قورباغه در غرب است!

و من و تو چه ساده انگارانه خیال کردیم رسالت ابزارهای ارتباطی برداشتن فاصله میان ما و دوستانمان است و به عبارتی تسهیل کننده روابط متقابل است، غافل از آنکه این ابزارها همراه با حذف فاصله‌های ارضی، حریم سماوی ما را برچیدند!

حدیث اربعین

 

                امام حسن عسگری(ع):     


عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِینَوَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ 


وَ التَّخَتُّمُ بِالْیَمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِی

   

علامت های مومن (شیعه ) پنج چیز است :


خواندن پنجاه ویک رکعت نماز در شبانه روزوزیارت اربعین،


انگشتر به دست راست کردن وپیشانی را در سجده بر خاک نهادن وبلند گفتن 

 

بسم الله الرحمن الرحیم در نماز



رهبر انقلاب وشعار \مرگ بر آمریکا\

رهبر انقلاب: بدانید شعار "مرگ بر آمریکا"ی ملت ایران دارای پشتوانه‌ی قوی و عقلانی است و معلوم است که مراد از این شعار، مرگ بر ملت آمریکا نیست/ این شعار یعنی مرگ بر سیاست‌های آمریکا، مرگ بر استکبار؛ این دارای پشتوانه‌ی عقلانی است وقانون اساسی و تفکرات عقلانی ما به این ناطق است و این مسئله برای هر ملتی قابل فهم است.


نظر یک جامعه شناس درباره مدهای عجیب و غریب

 

امیر محمود حریرچی، جامعه‌شناس در خصوص گرایش به مدها و لباس های عجیب و غریب در جوانان می گوید: هرگاه در مورد جوانی صحبت می‌کنیم باید بدانیم که فرد در این دوران گرایش زیادی به استقلال در رفتار،‌ اندیشیدن، سبک زندگی و حتی نوع پوشش خود دارد. همچنین آنکه جوانان به شدت خواهان همگرایی و همراهی با گروه‌های دوستی همسالان خود هستند.  

وی در خصوص این گروه‌های دوستی تصریح کرده: جوان ممکن است با این گروه‌ها ارتباط مستقیم، غیر مستقیم، پنهانی و یا مجازی داشته باشد. جوان برای اینکه بتواند این استقلال را به اطرافیان خود نشان دهد در وهله اول چنانچه راه‌های بروز استعدادش انسداد یافته باشد به مد روی خواهد آورد. این مد ممکن است به استفاده جوان به یک نوع لباس و یا آرایشی خاص اختصاص یابد.  

وی ادامه داده: گاهی این گرایشات به شکلی هستند که جوان با استفاده از آنها به ارزش‌ها و هنجارهای جامعه خود دهن کجی می‌کند؛ در جامعه ما متاسفانه مدت زیادی است که جوانان را ندیده‌ و به آنها اهمیت نداده‌ایم و یا چنانچه جوان اعتماد به نفس کافی در عرضه خود را داشته باشد هیچگاه به سمت چنین مسائلی گرایش نخواهد یافت.تمام افراد در تمام سنین دوست دارند خود را به نمایش بگذارند که البته این نمایش صرفا نمایشی منفی و با استفاده از مدهای ناهنجار و ضد ارزشی نیست بلکه در صورت وجود شرایط کافی برای بروز استعدادها و مهارت‌های فرد این نمایش می‌تواند به نوعی جلوه‌گر استعدادهای فردی جوان باشد.  

حریرچی در ادامه ضمن تاکید بر آنکه ما به جوانان خود نه گفتن را یاد نداده‌ایم، اظهار کرده: از کودکی انتظار داریم که هرچه به فرزندمان می‌گوییم بدون چون و چرا و بدون قدرت اظهار نظر در خصوص امر و نهی‌های خانواده چشم بگوید؛ در چنین شرایطی چطور انتظار داریم که فرد در بزرگسالی در مقابل بسیاری از مسائل از جمله انحرافات، آسیب‌های اجتماعی و یا خواسته‌های برخی از همسالان خود پاسخ منفی بدهد؟.  

وی ادامه داده: بسیاری از این گرایشات اصلا جنبه زیبایی شناختی ندارد. برای مثال شلوار پاره پوشیدن، ریش داعشی گذاشتن، آرایش‌های غلیظ در دختران و غیره تیپ‌های زیبایی نیستند و جوان خود می‌داند که بسیاری از این مدها نازیبااند اما با این وجود برای جلب توجه بیشتر آنها را می‌پذیرد.  

حریرچی ادامه داده: باید از خود بپرسیم که چطور یک جوان با وجود آگاهی از این نازیبایی‌ها آنها را برای جلب توجه بیشتر می‌پذیرد؟. این بدان علت است که در جامعه فرصت‌ها را برای رشد و بروز استعدادها و علایق جوان بسته‌ایم و به علت آنکه فرد فرصتی برای بروز استعدادهای خود نمی‌بیند به چنین مسائلی روی می‌آورد. چرا در جامعه فرصتی برای جوانان فراهم نمی‌کنیم که در عرصه‌هایی که دارای استعداد هستند ورود پیدا کنند؟ زمانی که ما راه‌های پرورش استعداد جوان را می‌بندیم تنها راه ورود به استعدادهای آن را تحصیلاتی قرار می‌دهیم که همواره با فشارهای بسیار زیاد از سوی خانواده برای قبول شدن در فلان دانشگاه و فلان رشته همراه هستند لذا باید بپذیریم که ضد ارزش‌ها ناهنجاری‌ها و نازیبایی‌ها در جامعه گسترش خواهند یافت.  

این جامعه شناس در خصوص نحوه صحیح رفتار با جوانان نیز اظهار کرده: باید جوانان را درک کنیم و به بزرگسالان و پدر و مادران یادآور شویم که خود آنها نیز روزی جوان بوده‌اند و با برخوردهای اینچنینی تنها جوانانشان را در تقابل با خود قرار می‌دهند زیرا در حال حاضر به علت افزایش ارتباطات جوان راهی جز درک و شناخت نیازهای آنها وجود ندارد. 

وی همچنین عنوان کرهد: خانواده‌ها باید بدانند ایجاد تغییر در جوانی و یا بزرگسالی کار بسیار سختی است زیرا یک جوان از ابتدای کودکی خود با این مسائل رشد کرده و جامعه و خانواده به وی آموزش‌هایی را داده‌اند که تمامی آنها در نهایت منجر به چنین رفتارهایی از سوی جوان شده‌اند. به این ترتیب نمی‌توان با انجام رفتارهای سطحی، کلاس‌های آموزشی و غیره انتظار تحول در فرد را داشته باشیم. 

در هر حال با وجود همه این سخنان، نکته مهم حداقل در مورد نوع پوشش ها  اینجاست که ایرانیان فرهنگ چند هزار ساله دارند و بسیاری از مدهایی که غربی ها توسط آن بازار خود و دیگر کشورها را احاطه کرده اند از پوشش مردمان و اقوام اصیل ایرانی الهام گرفته شده است. 

 این در شرایطی است که تولید کنندگان و دست اندرکاران مد و لباس کشور ما هنوز نتوانسته اند از پوشش های زیبای مناطق مختلف کشور و تلفیق این پوشش ها و الگو برداری از آنها به تولید لباس و ارائه مد بهره برداری کنند و غربی ها نیز ازاین خلاء و فرصت ها نهایت بهره برداری را برده و می برند و با نفوذ در میان جوانان ایران زمین، فرهنگ خود را ترویج می کنند.کافی است مسئولان و طراحان لباس کمی هشیار باشند. 



 


منبع:شفاف