سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بررسی های اسلامی

مرثیه عاشورایی علی معلم دامغانی

کربلایی است هر کجای زمین/ از تو فریاد ای خدای زمین

چشمه و چشم و شبنم و باران /گریه کردیم ما برای زمین

خاک می‌ریخت باد بر سر خود / می‌دوید آب پا به پای زمین

سینه می‌زد به دست غم دریا/ خسته می‌سوخت تب به جای زمین

با شباهنگ غصه شب هنگام/ قصه می‌گفت از صفای زمین

بلبل بینوای عاشق گل / نغمه می‌خواند در وفای زمین

آسمان کریم بخشنده / حرف‌ها داشت در عطای زمین

رعد می‌گفت لذتی دارد/ وای طوفان و هایهای زمین

طاب علیک علی الصبوح سحر/ شام شد طال علی البلای زمین

آتش انگیخت برق و بادیه سوخت/ سبز پوشید بیشه‌های زمین

ماه و مهری برون شدند از ابر/ خانه عشق شد سرای زمین

مهر می‌گفت من فدای فضا/ ماه می‌گفت تن فدای زمین

من و تن ناگهان شدند عشقه / بلعجب رست گندنای زمین

در شَمَر ریخت بوی سیر و پیاز/ درد سر گشت کوچه‌های زمین

من به تن زد سری ز تن افتاد/ غرق خون گشت روستای زمین

سال خونین که قریه ابری شد /پدرم بود کدخدای زمین

سال نفرین مادرم تا حشر/ گشته چون سایه در قفای زمین

پدرم مُرد و مادرم دق کرد/ پسری گشت پیشوای زمین

خاک کرد آن دو کشته غم را/ در زمین رسم شد عزای زمین

پسر پیر رفته شاعر بود/ شعرها گفت در رثای زمین

آسمان سوگوار شد چون خواند/ تنگ دل گفت مرحبای زمین

با سلامش فرشته باران شد/ آسمان صیحه زد صلای زمین

صبحدم آسمانیان بودند/ میر مهمانی سرای زمین

چشم در راه آفتاب کمال/ سید قوم مصطفای زمین

آدم روح نوح ابراهیم/ اسحق و اسم ایلیای زمین

انبیا جملگی شده یک تن/ گشته مرآت اولیای زمین

هور و دریا و ماه و بیشه و باغ/ از علی تا علی رضای زمین

وز علی تا محمد اند از پی/ بهر پیکار با شقای زمین

تا بر آرند شرک را ریشه / کفر را هم زجا به جای زمین

گرچه باور نمیکنی پدرم؟!/ گفت هشدار کاسیای زمین

گندم و جو ز هم نمیداند/ آرد انگیزد از نوای زمین

گاهی از چوب می‌کند ماری / تا بچربد به اژدهای زمین

چوبها چرب کرده می‌بینم/ به سزا محض ناسزای زمین

ابتلای است کار و بار جهان / تا نباشید مبتلای زمین

نینوایی است در زمین هر روز / تا بفهمید نینوای زمین

بسکه بیرون شدند و برجا ماند / در زمین بهر خون رجای زمین

دیده خون گشت و خون نمی‌خسبد؟/ که زمین است خونبهای زمین

یا حسین علی فدای سرت / ای سر سربریده‌های زمین

خوار و زار است خصم خاطی تو / که تویی عزت و علای زمین

خصم خون ریخت خون پاک خدا/ ای خدا کیست ناخدای زمین

داو ما را به دستخون انداخت/ رخصتی ده به مرتضای زمین

تا از او رم کنند این ددگان / گو به پا خیز مقتدای زمین

ای خدا ، ای خدای ارض و سما/ بشنو بانگ نینوای زمین

همه روزهاست عاشورا / کربلایی است هر کجای زمین»