سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بررسی های اسلامی

آزادی در غرب!!!

بدون شک آزادی و به ویژه آزادی سیاسی در هر نظامی تعریف شده است و حد و مرز و چارچوب‌هایی دارد و نظام حاکم با زیاده‌روی از چارچوب‌ها مخالفت و حتی مقابله می‌نماید  .

 

البته در آمریکا و کشورهای غربی، چارچوب خاصی وجود ندارد، بلکه به شرایط روز و منافعشان نگاه می‌کنند. به عنوان مثال ممکن است که برای درج کاریکاتور رئیس جمهوری آزادی عمل بدهند، اما یک تظاهرات آرام علیه جنگ یا بی‌کاری را با خشونت‌آمیزترین عملیات پلیسی به خاک و خون بکشند.

 

مضاف بر این که در غرب (آمریکا و اروپا) هیچ انتقاد و تظاهراتی برای براندازی صورت نپذیرفته است، اما همین تظاهرات ساده علیه جنگ‌افروزی، تورم، بی‌کاری و ... را بر نمی‌تابند.

 

ما شاهدیم که هم زمان با اغتشاشات براندازی در دوره‌ی انتخابات در ایران، در کشورهای فرانسه، ایتالیا، بلژیک، سوئیس و ... نیز تظاهرات‌هایی علیه کمبودهای اقتصادی و اجتماعی صورت پذیرفت، اما در عین حال که همه رسانه‌های صهیونیستی و اذناب ایرانی آنها پرچم آزادی و فریاد وامظلوما را برای اغتشاشگران ایرانی سر داده بودند، پلیس اروپا شدیدترین برخوردهای فیزیکی را با تظاهر کنندگان خود می‌نمود! و جالب آن که پس از ضرب و شتم شرکت کنندگان در تظاهرات آرام سوئیس، رئیس پلیس گفت: هر چیزی اندازه‌ای دارد و ما نمی‌توانیم تحمل کنیم و برخورد می‌کنیم!

 

البته این تازه ظاهر کار است. باطن کار این است که آمریکا، انگلیس، فرانسه و ... حتی آزادی ملت‌های دیگر در کشورهای خودشان را بر نمی‌تابند و با تحریم‌های اقتصادی و حملات نظامی، مردم بی‌گناه و حتی کودکان آنان را به خاک و خون می‌کشند!

 

هر چند شاید گاهی در روزنامه‌ها یا شبکه‌های خبری (به عنوان سوپاپ یا نمایش آزادی) به مسئولی اتهامی وارد گردد، اما اولاً آن اتهام بی سند نیست و نویسنده یا شبکه اگر نتواند سندی دال بر ادعای خود ارائه نماید به سنگین‌ترین جرایم نقدی و زندان محکوم می‌گردد و ثانیاً حد مستند آن نیز محدود است. چنان چه شاهدید در فرانسه‌ای که مدعی مهد تمدن و آزادی است، حتی یک محقق و تاریخ‌نگار اجازه ندارد نسبت به حقایق هلوکاست تحقیق کند، چه رسد که بخواهد نظری بر خلاف منافع ستمکاران صهیونیست ابراز نماید. که امثال «روژه گارودی»‌ها که کم هم نیستند و همگی به زندان و جرایم نقدی محکوم شدند، نمونه‌ی بارز آن هستند.

 

در جهان غرب همه زنان آزادند عریان شوند و آنها بسیار نگران آزادی زنان مسلمان در ایران و کشورهای اسلامی هستند، اما حتی یک دانشجو آزاد نیست که حجاب داشته باشد. و در نهایت آن که فیلترینگ‌های شدید – سانسورهای پیاپی – تشکیل رسانه‌های زنجیره‌ای – دخالت در انتخابات‌های کشورهای دیگر – صدور مجوز شنود همه‌ی مکالمات مردم – کنترل سرمایه‌های همه‌ی مردم در بانک‌ها و در نهایت زندان‌های گوانتانامو و ابوغریب و ...، همه نمودهای بارز آزادی‌های آمریکایی و غربی است.

 

در نظام جمهوری اسلامی (الحمدلله) آن قدر آزادی هست که هر کس هر چه دلش می‌خواهد می‌گوید و می‌نویسد و فریاد می‌زند که «آزادی نیست»! روزنامه‌ها هر جوسازی و تهمتی را به هر کس که دلشان بخواهد می‌زنند و به هنگام احضار به دادگاه و مطالبه‌ی سند دال بر اتهام وارده، فریاد آزادی خواهی سر می‌دهند و پس از محکومیت به علت نشر اکاذیب، نیز به عنوان یک مبارز مظلوم، از خود قهرمان‌سازی می‌کنند.

 

در کجای دنیا ممکن است عده‌ای برای براندازی دور هم جمع شوند، نقشه بکشند و در جهت تحقق نقشه‌های خود نیز عملیات کنند، اما راست راست بچرخند و با رسانه‌های داخلی و خارجی مصاحبه کنند.

 

در فرانسه (البته فقط برای نما سازی و نیز انتقام احزاب از یک دیگر)، همسر فرانسوا میتران به خاطر استفاده از بیت‌المال برای خرید یک بلیط هواپیمای داخلی به دادگاه احضار شد! اما اینجا اگر مفسدین اقتصادی کلان نیز به دادگاه احضار شوند، جریان سیاسی شده و آنان قهرمان می‌شوند و تصمیم به براندازی هم می‌گیرند.

 

در آمریکا و اروپا تمامی کسانی که به هر نحوی سفری به ایران کرده باشند و تمایلی به مطالعه‌ی جریانات نشان دهند، تحت پیگرد یا دست‌کم تحت کنترل قرار می‌گیرند، اما در جمهوری اسلامی ایران «الحمدلله یا متأسفانه» کسی معترض نمی‌شود که آقا شما چه حقی داشتید که با بنیاد سوروس آمریکا مرتبط شوید و یا با ملک فلان و ملک فلان در خصوص مسائل داخلی ایران هماهنگی کنید و در عین مسئولیت امنیتی یا با سران 1+5 برای تحت فشار قرار دادن ایران مکالمه‌ی تلفنی کنید(؟!)

 

در ایران آن قدر آزادی وجود دارد که شخصیتی چون شیرین عبادی می‌تواند از راه دور و توسط وکلای خود، سردبیر یک روزنامه‌ی رسمی (کیهان) را به خاطر نقل اقوال خودش در طرفداری از بهاییان و هم جنس‌بازان و مخالفت با رژیم و اسلام را به دادگاه کشیده و مطالبه‌ی سند نماید!

 

اگر چه در ایران فیلم‌نامه نویسان و کارگردانان در تولید فیلم‌های مستهجن و پرنو محدودیت دارند، اما آزادند تا دلشان می‌خواهد فرهنگ منحط فمینیسم را که کاملاً ضد اسلام و نظام است ترویج کنند – چنان چه می‌کنند – و یا ارزش‌های اسلامی را به صورت مستقیم و غیر مستقیم به مسخره بگیرند – چنان چه می‌گیرند -، اما آیا کسی می‌تواند در آمریکا فیلمی در ترویج اسلام ناب بسازد و انقلاب اسلامی را تبلیغ نماید؟ کدام آزادی؟! مگر کارگردان فیلم‌های محمد رسول (ص) و (عمر مختار) به همراه خواهرش در یک انفجار کشته نشد؟

 

در آمریکا و اروپا، یک شهروند آزاد است تا دلش می‌خواهد به همه‌ی مقدسات عالم فحش دهد و یا کاریکاتور شخصیت‌های مذهبی را بکشد، اما اگر تمایلی به اسلام نشان دهد، یک تروریست بالقوه محسوب می‌شود و تحت تعقیب یا پیگرد قرار می‌گیرد! البته اگر به علت‌های ساختگی تصادف، زیاده‌روی در مشروب و ... کشته نشود.

 

در خاتمه آن که بسیار دروغ می‌گویند! نه در غرب آزادی وجود دارد و نه در جمهوری اسلامی ایران آزادی وجود ندارد. مطمئن باشید اگر در غرب یک دهم آزادی ایران را به اتباع خود بدهند، ناهنجاری‌هایی ایجاد می‌گردد که تمامی منافع سیاسی و اقتصادی آنان را در تمامی جهان به مخاطره می‌اندازد.